درد مزمن (قسمت اول: اشتباهاتی که افراد مبتلا به درد مزمن انجام می دهند)
درد را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد، حاد و مزمن. درد حاد، درد کوتاه مدت (از چند ثانیه تا چند ساعت، یا گاهی چند روز تا چند هفته) است و چندان طول نمیکشد. درد مزمن دردی است که بیش از حد مورد انتظار استمرار پیدا میکند، این درد می تواند علی رغم درمانهای انجام شده از سه ماه تا سی سال یا بیشتر طول بکشد. مثلا کمر درد مزمن با دوره های کوتاه مدت شروع میشود و آرام میگیرد و دوباره چند هفته یا چند ماه بعد باز میگردد.
در طول زمان ممکن است این دورهها تکرار شوند، به نحوی که به نظر برسد درد همیشه وجود دارد. شدت درد مزمن معمولا متفاوت است و اغلب افراد مبتلا به آن میگویند بر اساس سطح شدت درد، روزهای خوب و بد دارند. درد مزمن معمولا به تغییر در فعالیت ها و نحوه انجام کارها در مبتلایان میانجامد. این تغییرات از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود، فهرستی از این تغییرات عبارتند از:
تغییرات درد مزمن
- رها کردن کارها یا انجام وظایف به طور محدود
- کاهش کار در منزل و رسیدگی به امور خانه
- کار کشیدن بیش از حد از خود و سپس بالاجبار استراحت کردن
- کاهش فعالیت های لذت بخش
- کم شدن فعالیت های اجتماعی
- اجتناب از فعالیت های جدید
- اغلب اوقات روز را به استراحت کردن یا دراز کشیدن گذراندن
- مصرف قرص های ضددرد، آرام بخش و خواب آور
- بروز مشکلات خواب
- افزایش مصرف سیگار و مشروبات الکلی
- اجتناب از فعالیت ها و اجتناب از معاشرت با دوستان
- درگیری با اعضای خانواده و دوستان
با گذشت زمان و تکرار هر کدام از این تغییرات میتوانند تبدیل به عادت شوند و مشکلاتی در زندگی فرد مبتلا به درد مزمن ایجاد کند. از عمدهترین تغییراتی که در اکثر بیماران مبتلا به درد مزمن تبدیل به عادت میشود الگوی فعالیت بیش از حد-درد بیشتر- استراحت است. این الگو میتواند بصورت روزانه یا هفتگی رخ دهد. در این الگو به گفته مبتلایان ما روزهای خوب و روزهای بد داریم (روزهای خوب روزهایی است که درد آنها شدت ندارد و روزهای بد روزهایی است که درد شدیدی دارند)، آنها در روزهای خوب برای جبران کم کاری روزهای قبل اقدام به انجام کارها با شدت بیشتری میکنند، اما به خاطر عدم آمادگی جسمی، بدن آنها تحت فشار قرار میگیرد، دردشان بدتر میشود و یکی دو روز بعد دوباره از شدت درد در رختخواب میافتند.
هر بار که این الگو تکرار می شود فرد بیشتر وسوسه می شود تا از فعالیتهایی که باعث دردش میشوند اجتناب کند، باگذشت زمان استراحت بیش از حد باعث میشود بدن از تناسب بیفتد، مفاصل خشک و ماهیچهها ضعیف میشوند، بدن تناسب خود را از دست می دهد و بتدریج توان کنار آمدن با سطوح بالاتر فعالیت را از دست میدهد، دوره های استراحت طولانیتر میشوند و فعالیت روزانه کمتر و کمتر می شود، ادامه این فرایند سبب عصبانیت و ناکامی بیشتر در فرد میشود. روشن است که نخستین گام برای شکستن این چرخه ابتدا بررسی زیان های این چرخه و سپس فهم و پذیرش این است که گرفتار این چرخه شدهایم. بنابراین ابتدا به اثرات منفی استراحت و عدم فعالیت روی بدن میپردازیم.
اثرات منفی استراحت بیش از حد در مبتلایان به درد مزمن
به طور کل این موضوع بستگی به این دارد که برای چه مدت غیرفعال باشیم و فعالیتمان چقدر کم باشد، استراحت بیش از حد اثرات قابل توجهی بر بدن دارد، همه ما میدانیم بعد از یک هفته مرخصی چقدر برایمان سخت است که به کار معمول خود بازگردیم. استراحت بیش از حد می تواند خطر ابتلا به بیماری قلبی را افزایش دهد، باعث چاقی شود، استخوان ها را ضعیف کند، عضلات را ناتوان کند و سبب افسردگی و پیری زودرس شود.
اثر بی تحرکی برسیستم اسکلتی
بی تحرکی موجب کاهش در ضخامت تارهای ماهیچه و سستی بافت می شود، بنابراین وقتی تارهای ماهیچه کشیده میشود، فرد درد بیشتری را احساس کند. تقریبا هر روز استراحت در رختخواب معادل با ازدست دادن 8 گرم پروتئین در روز است. بی تحرکی موجب میشود پوسته اطراف مفصل تنگتر و محدودیت در حرکت ایجاد شود. همچنین مفاصل به خاطر ضعف ماهیچههای اطراف خود، ثبات شان را از دست میدهند. استخوانها برای استحکام خود به کلسیم وابسته اند، از بین رفتن کلسیم سبب میشود استخوانها شکننده شوند. هر هفته استراحت به معنی از دست دادن 54/1 گرم کلسیم است و بعد از 6 ماه استراحت مطلق 40 درصد کلسیم بدن از دست میرود.
اثر بی تحرکی بر قلب و عروق
عدم فعالیت از ساز و کارهای قلبی عروقی صحیح جلوگیری میکند. قلب یک ماهیچه است و اگر تمرین نکند کوچکتر میشود، مواد چربی در اطراف قلب و رگ ها افزایش مییابد، حجم کمتری از خون به بیرون قلب ارسال می شود، مقاومت در عروق خونی افزایش می یابد و باعث فشار خون بالا می شود، میزان سلول های قرمز خون کاهش می یابد و اینگونه اکسیژن کمتری به اندام های مختلف حمل میشود و فرد احساس خستگی بیشتری میکند.
اثر بی تحرکی بر مغز
به دلیل کاهش اکسیژن، جریان خون به سمت مغز کاهش پیدا می کند که عوارضی نظیر خستگی، کاهش هوشیاری، اختلال خواب، ناتوانی بیشتر در کنار آمدن با فشار روانی، آسیب پذیری بیشتر به افسردگی را در بر دارد. همچنین استراحت در رختخواب باعث کاهش دقت بینایی، شنوایی و چشایی می شود و مکانیسم تعادلی را نیز تحت تاثیر قرار گیرد.
اکنون که از اثرات منفی بی تحرکی و استراحت بیش از حد، آگاه شدید نوبت آن است که به معایب الگوی فعالیت بیش از حد- درد و استراحت بپردازیم. کار کشیدن بیش از حد از خود، احساس درد کردن و سپس استراحت بیش از حد به دلیل درد، صرف نظر از اینکه به از دست رفتن تدریجی تناسب جسمی شما میانجامد بلکه مشکلات دیگری نیز دارد، نظیر: شدت پیدا کردن درد، احساس می کنید کنترلی بر زندگیتان ندارید زیرا این درد است که برای زندگیتان تصمیم میگیرد نه شما، برنامه ریزی در مورد آینده برایتان سخت میشود، کار منظم دشوار میشود، احساس ناکامی، شکست و افسردگی می کنید، همچنین لذت بردن از امور به واسطه درد کاهش پیدا میکند.